نقد و بررسی «Extraction 2»: اکشن کریس همسورث آدرنالین را افزایش می دهد
تایلر راک (کریس همسورث)، مزدور بیباک، با انتقامجویی برمیگردد و سعی میکند در این دنبالهی عظیم، اعضای خانوادهی سرخورده را از یک شبکهی جنایی بیامان نجات دهد.
زمانی که به دلیل همه گیری کرونا مردم در قرنطینه بودند و سینماها تعطیل بود کارگردان سم هارگریو یک اکشن بسیار جذاب با بازیگری عضلانی و البته شخصیتی پیچیده، با محوریت یک مزدور که برای نجات پسر ربوده شده یک جنایتکار فرستاده شده بود، به تماشاگران تحویل داد.(Extraction1)
مردم در خانه آن را تماشا کردند و آنقدر برای آنها خوشایند بود که در نتفلیکس به یک حس جهانی تبدیل شد و این فیلم همچنان به عنوان هفتمین فیلم محبوب آنها در تاریخ (طبق معیارهای داخلی آنها که اخیراً اکران شده است) جدول ها را درو می کند.
سه سال بعد و با تلاشی بسیار بهتر، هارگریو،کریس همسورث و جو روسو ، فیلمنامه نویس، با « Extraction 2» به فرانچایز رو به رشد بازگشتند.
(فرنچایز یا حق امتیاز گونهای از کسب و کار است که بر پایه آن به یک شرکت اختیار داده میشود که تولیدات یا فراوردههای شرکت دیگر را بفروشد و در برابر آن مبلغی دریافت کند.)
از آنجایی که شخصیت اصلی و جذاب آن درگیری های شخصی خود را قطع می کند و در عین حال به خانواده دیگری کمک می کند تا حس آزادی را که او نیز به دنبال آن است بیابد، دنباله جدیدی ایجاد می شود که به دنباله فیلم را در مورد بی رحمی و جسارت استخوان شکن نشان می دهد.
ماجراجوییهای در حال انجام ما با تایلر راک (همسورث) درست پس از ماموریت قبلیاش آغاز میشود که باعث شد او در کما با جراحات جانکاه و دردناک به سر برد.
پس از بیدار شدن، او می بیند که در یک کابین دورافتاده که توسط مدیر/ شریک تجاری پر زرق و برق او نیک (گلشیفته فراهانی) و برادر متظاهرش یاز (آدام بسا) در بیابان زیبا و پوشیده از برف اتریش راه اندازی شده، است.
از او خواسته میشود که مدتی را استراحت کند و بر بهبودی خود تمرکز کند.
اگرچه او تمایلی به پذیرش این بازنشستگی اجباری ندارد، اما به سرعت خود را با آن وفق میدهد و ساعات پایانی را به تماشای تلویزیون با سگ و دو مرغش میگذراند و به بقایای زندگی گذشتهاش نگاه میکند – یادگاریهایی از پسر متوفیاش که مرتب در جعبه کفش بستهبندی شدهاند. غمگین ترین جعبه کفشی که تا به حال به یک صفحه سینما زیبایی داده است.
هنگامی که یک مرد بینالمللی اسرارآمیز (ادریس البا، که نام شخصیت او عمداً در فیلم پنهان شده است، اما در لیست تیتراژ پایانی آن آلکات است) به دیدن راک میآید، پرتو امیدی برای راک پدیدار میشود و یک کار جدید برای راک و او به تصویر میکشد.
ماموریت جدید آنها نجات همسر و دو فرزند داویت رادیانی (تورنیکه بزیاوا)،فروشنده مواد مخدر و اسلحه، از یک زندان فرسوده در گرجستان است . همسر این مرد خواهر زن سابق راک است و شاید داستان می خواهد نشان دهد که آیا روابط شخصی بر وظایف راک اثر میگذارد.
مشکل اینجاست که داویت رهبری یک فرقه جنایتکار پرکار از متعصبان مذهبی به نام ناگازی را به همراه برادر خود زوراب (تورنیکه گوگریچیانی) برعهده دارد که به نام انتقام از هیچ چیز نمیگذرد.
راک و تیمش به زودی متوجه می شوند، آتش جهنم انتقام بر آنها می بارد و یک نبرد فاجعه بار در جریان است.
ویژگی اصلی فیلم در جایی است که دوربین در داخل، خارج و اطراف ساختمانها، خیابانهای شلوغ و وسایل نقلیه متحرک تردد میکرد و برداشتی طولانی داشت.
در این فصل، هارگریو، اپراتورهای دوربین و تدوینگرانش، الکس رودریگز و ویلیام هوی، در طی یک غوغای 20 دقیقهای غرق در شورش زندان، جنگلهای متروک، کارخانهای در حال کار و قطاری که توسط هلیکوپترها در حال حرکت است، در تکاپو هستند.
از طراحی صدا گرفته تا بدلکاری فوقالعاده، این بخش طراحی شده و هوشمندانه، تماشاگران را با صدای بالستیک و صدای ماشینآمیزی تند خود، مجذوب خود نگه میدارد.
فرود افراد بد در خانه امن آسمان خراش که در آن راک و پناهندگان در آنجا پنهان شده اند مانند یک بازی ویدیویی طراحی شده است که هدف آن زنده ماندن در یک ساختمان است.
نزاع راک و زوراب و چهره آخر آنها مضامین روایت در مورد خشونت و فساد را با زیبایی شناسی الهام گرفته از جان وو ترکیب می کند (با یک کبوتر خطاکار در کلیسای کوچک).
همسورث با اجرای خود به طور متعادل بین شخصیت و مبارزه در طول این مجموعههای تماشایی، کاراکتر را دائماً در خط مقدم اکشن نگه میدارد .
احساساتی که با غم و اندوه و بیماری سروکار دارند به تصویر عمق بیشتری می بخشد و به بسته شدن یک خلا برای شخصیت اصلی کمک می کند و در عین حال سفر آینده او به سمت روشنگری و شفای آسیب های گذشته را گسترش می دهد.
اساسا زمانی که یک فیلم موفق میشود و سازندگان تصمیم می گیرند که دنباله آن را بسازند تلاش می کنند که همه چیزهایی که در نسخه اول فیلم وجود دارد یا حتی چیزی بیشتر را ارائه دهند.
فیلم اول مخصوصاً به خاطر صحنه اکشن ۱۱ و نیم دقیقهای خود که مانند یک برداشت طولانی و بدون برش به نظر میرسید قابل توجه بود.
اکنون قسمت دوم آماده است تا ۲۱ دقیقه اکشن مداوم را در اختیار بیننده قرار دهد. در نتیجه در قسمت دوم Extraction تماشاگر زمانی ندارد که حواسش را با چیزهای ثانویهای مانند رنج روانی شخصیتها پرت کند.
باید بدانید که سکانس های تک شاتی در صحنه های اکشن بسیار دشوار است اما هارگریو بار دیگر نشان داد که با انتخاب بازیگران خود و تیم فیلمبرداری چطور این کار را به خوبی انجام می دهد و شما می بینید که چگونه از راهروی زندان این مبارزه شروع می شود و به یک اکشن تمام معنا تبدیل میشود.
البته که داستان نکات منفی هم داشت. این که چگونه فردی با هلیکوپتر و افراد خود به سرعت وارد یک کشور خارجی میشود و یا نبرد نهایی که به آسانی ختم شد با توجه به این که با برخی شخصیت های فرعی مبارزه سخت تر بود.
به طور رسمی، روایت داستان را میتوان به سه سکانس اکشن تقسیم کرد: وقایع خونین در گرجستان، صحنههای نبرد در وین، و نبرد نهایی در شب.
ممکن است به نظر برسد که سازندگان فیلم با اصلاح محرک اصلی راک، که مستقیماً جاهطلبیهای شغلی و احساس خود را به او نشان میداد، خود را به گوشهای کشیدهاند.
با این حال، این را به آنها بسپارید تا راه حلی هوشمندانه پیدا کنند – همانطور که صحنه پایانی طعمهگذاری دیگری نشان میدهد و ما را برای ماجراجویی بعدی آماده میکند و احساسی که از آن استخراج میشود، احساس رضایت است.
مدت زمان این فیلم سینمایی ۱۲۲ دقیقه است و محصول نتفلیکس می باشد.
افرادی که در ساخت این فیلم دست داشتند شامل:
تهیه کنندگان: جو روسو، آنتونی روسو، کریس همسورث، پاتریک نیوال، سم هارگریو، مایک لاروکا، آنجلا روسو اوستوت، اریک گیتر، پیتر شورین.
تهیه کنندگان اجرایی: بنجامین گریسون، استیون اسکاولی، کریستوفر مارکوس، استفن مک فیلی، جیک آست.
گروه: کارگردان: سام هارگریو. فیلمنامه: جو روسو. دوربین: گرگ بالدی. تدوینگر: الکس رودریگز، ویلیام هوی. موسیقی: هنری جکمن، الکس بلچر.
با بازی: کریس همسورث، گلشیفته فراهانی، آدام بسا، تورنیکه گوگریچیانی، تورنیک بزیاوا، ادریس البا.