نقد و بررسی «آماده ای یا نه»
«آماده ای یا نه» (به انگلیسی: Ready of Not) درمورد دختر جوانی به نام گریس (سامارا ویوینگ) در آستانه ازدواج با جوانترین عضو خانواده بسیار ثروتمند لی دوماس (مارک اوبراین) است. اما او به زودی متوجه میشود که یک اتفاق شوم در خانواده در حال رخ دادن است.
ایده اصلی فیلم چندان جدید نیست، اما ارائه ایده، سرعت و اجرای سامارا ویوینگ واقعا امتیاز این فیلم را بالا میبرد. سرگرم کننده و پرتنش با لحظات کمیک متناسب با ژانر، باعث می شود تقریباً تمام شخصیت های فیلم را دنبال کنید.
همچنین به تغییر آهسته لباس عروس و کنار هم قرار گرفتن عکس های عروسی قبلی با آنچه بعد از آن اتفاق می افتد به ایجاد حس ارتباط با گریس کمک می کند.
گریس به تازگی با یک پسر خوش تیپ از یک خانواده فوق العاده ثروتمند ازدواج کرده است و برای او روز بسیار خوبی تلقی می شود. اما ظاهراً این ازدواج با یک جنبه منفی همراه است … خانواده داماد همه شیطان پرستانی هستند که ثروت بیکران خود را مدیون ارباب شیطان خود هستند و به عنوان بخشی از حفظ ثروت خود، مراسمی برای ازدواج با خون تازه در خانواده دارند.
سنت در این خانه، چیزی جز سرگرمی و بازی است! هر بار که فردی در خانواده پذیرفته می شود، باید یک بازی انجام دهد. برای عروس، بازی مخفی کاری است. تنها کاری که او باید انجام دهد این است که تا صبح گرفتار نشود. آسان به نظر می رسد درست است؟ خوب، نه با خانواده ای که به سلاح های باستانی مسلح شده اند و قصد دارند مراسمی را برای قربانی کردن شما انجام دهند.
آنچه در ادامه می آید این است که این خانواده دیوانه و خدمتکارانشان در حال تعقیب گریس هستند تا او را بکشند و ارباب خود را تحت تاثیر قرار دهند.
سامارا به خوبی نقش عروس را عمل میکند، و مانند خیلی از داستان ها به یک آدم بد تصادفی با پسزمینهای مرموز و کامل با آموزش رزمی تبدیل نمیشود.
این فیلم به اندازه کافی کاریزماتیک و هیجان انگیز است که می تواند از کاستی های خود عبور کند. بافندگی قهرمانی بسیار دوستداشتنی را میسازد، با جذابیت کمدی تاریک گسترده، کلافگی هر دختر و پاسخی طعنهآمیز به همه چیز.
گریس با لباس عروس پاره پاره اش، هر زخمی که دریافت می کند به او نشان می دهد که اخلاق عقب مانده ای که ثروتمندان با آن زندگی می کنند آنقدر عمیق است که هیچ مقداری از التماس نمی تواند مسیر را اصلاح کند.
همچنین این اولین سرنخ او است که حتی الکس محبوبش هم نمی تواند او را از این مرکب خارج کند. او فقط با مردم مبارزه نمی کند، او با سنت و ایده خانواده مبارزه می کند.
زمانی که بازی ها به پایان می رسند، دیگر خبری از ثروتمندان و فقرا نیست. این در مورد دختری است که سعی می کند از یک مصیبت خشونت آمیز جان سالم به در ببرد، که برای لحظه ای که شما فیلم را تماشا می کنید به اندازه کافی قدرتمند است.
این فیلم نوشته گای بوسیک و آر. کریستوفر مورفی و کارگردانی مت بتینلی-اولپین و تایلر ژیلت در سال 2019 است ، یک کمدی ترسناک و طنز اجتماعی است که به طرز کمدی اضطراب های ناشی از ازدواج با یک خانواده ثروتمند را اغراق می کند و ماهیت جزیره ای را به سخره می گیرد.
چنین خانواده هایی آنقدر به ثروت خود علاقه دارند که ارتباطشان با دنیای واقعی قطع شده است. طبق سنت داستان کوتاه ریچارد کانل در سال 1924، خطرناک ترین بازی این فیلم درباره نخبگانی است که مردم عادی را شکار می کنند.
در مورد درگیر شدن فیلم با ثروت، اساساً نشان می دهد که همانطور که همه ما می دانیم، ثروتمندان با من و شما بسیار متفاوت هستند، اما آیا ممکن است نه تنها آنها متفاوت باشند، بلکه در واقع شرور باشند؟
خانواده دوماس آنها ثروتمند، شرور، خشن و قدرتمند هستند، اما به طرز خندهداری نیز بیکفایت هستند.
به عنوان مثال، مدت زیادی است که کسی کارت مخفی کاری را در اختیار نداشته است که همه کمی در مورد قوانین مبهم هستند و بخش زیادی از فیلم را صرف بحث با یکدیگر در مورد شکار می کنند – فیچ و خیریه می خواهند از مدرن استفاده کنند. سلاحها، اما تونی معتقد است که آنها مجبورند از سلاحهای عتیقه استفاده کنند و همچنین اجازه ندارند از دوربینهای امنیتی قلعه برای ردیابی گریس استفاده کنند.
موضوع دیگر، اگرچه در حد موارد فوق توسعه نیافته است، دین است. برای مثال، خانواده Le Bail را یک شخصیت اهریمنی میدانند، و نام او، بدیهی است که به اندازه کافی، تشبیهی از بلیال است، شیطانی از Tanakh که بعداً پایهای برای تصویرهای مسیحی و یهودی از شیطان بود.
از سوی دیگر، نام گریس به احتمال زیاد به ایده فیض الهی اشاره دارد. در جای دیگر، فیلم گودالی از بزهای ذبح شده را به تصویر می کشد که اشاره ای به قربانی کردن حیوانات آیینی دارد، یک عمل پیش از مسیحیت. بزها در مسیحیت نیز مهم هستند، به ویژه در عمل قربانی کردن، که به موجب آن، بز گناهان جامعه را بر عهده می گیرد و به صحرا انداخته می شود و به طور نمادین لکه آن گناهان را از بین می برد (مطابق لاویان 16: 8-10).
با این حال، این که آیا قرار است گریس را به عنوان یک شخصیت مسیح تفسیر کنیم یا نه، سخت است که بگوییم، اگرچه این ارجاعات به تنهایی جالب هستند، اما هرگز واقعاً در چیزی ملموس ادغام نمی شوند.
فیلم این موضع را حفظ می کند که ثروتمندان دیوانه هستند و خشونتی که انجام می دهند تحقیرآمیز است.
صحنه های خشونت باعث خنده می شود،خشم طنز آن متمرکز است، حتی اگر تمایل به بی احترامی همیشه با لحن دستور کار سیاسی-اجتماعی همخوانی نداشته باشد.
این فیلم که بهطور تمثیلی ثروت، ازدواج، سنت، حتی مذهب را به سیخ میکشد، نشان میدهد که خانواده لو دوماس با قوانین عطاویستی و احساس استحقاق خود، این مفهوم را تجسم میکنند که پول قدیمی میتواند منجر به جدایی از مدرنیته شود.
این یک فیلم جذاب به سبک اسلشر است که با اتحاد مجدد خانواده شروع می شود، اما پس از آن همه چیز در اتفاقات وحشتناک و جنایی به هم می خورد.
عمارت در فیلم یک ملک میراثی است و موزهای است که برای عموم باز است و نماهای بیرونی عمارت از این فیلم متعلق به پارکوود استیتز در اوشاوا، انتاریو است.
فیلمبرداری رنگارنگ اما تاریک توسط فیلمبردار برت جوتکیویچ را به نمایش می گذارد و همچنین موسیقی هیجان انگیز توسط برایان تایلر ساخته شده است. طراحی لباس و دکورها همگی عالی هستند همچنین عمارت فوق العاده به نظر می رسد.
این یک کمدی ترسناک است که به درستی انجام شده است، طنز تاریک است که تهوع را از بین می برد و خشونت را به خوبی انجام می دهد. شخصیتها از خالهها گرفته تا قهرمان اصلی سامارا عالی هستند. بازیگری درست است و فیلم هرگز کند نمیشود .
این نمایش یک ایده را می گیرد و با آن همراه می شود و همچنین آن را به سمت افراط می کشاند، در حالی که هنوز حس شوخ طبعی را در مورد خود حفظ می کند.
فیلم در واقع یک پایان عالی دارد. این فیلم همه چیزهایی را که آنها قصد داشتند به شما بدهند و حتی بیشتر ارائه می دهد.
همانطور که کتنیس اوردین در آخرین کتاب (و فیلم) بازی های گرسنگی گفت: “بازی های بسیار بدتری برای بازی وجود دارد”. باید گفت بازی در فیلم کمدی ترسناک «آماده ای یا نه» قطعا یکی از آن بدترین بازی ها است.