نقد و بررسی «CODA»_نمایشی آموزنده و شگفت انگیز

«CODA» به بهترین شکل ممکن گرم و جدی است. فیلم کار فوق العاده ای در بیان موضوعات خانواده و تعقیب رویاهای شما انجام می دهد، در حالی که آن را با لحظات خنده دار کمدی متعادل می کند.
نشان دادن چالشهایی که یک دختر شنوا در یک خانواده ناشنوا با آن مواجه است، تمام نتهای مناسب را به نمایش میگذارد.
روبی روسی (امیلیا جونز) دانش آموز دبیرستانی است. او همچنین یک CODA – کودک بزرگسالان ناشنوا است. برادر بزرگتر او نیز ناشنوا است، به این معنی که زندگی روبی به عنوان مترجم برای خانواده اش سپری شده است، در حالی که در قایق ماهیگیری خانوادگی در گلاستر، ماساچوست نیز کار می کند، جایی که آنها را به عنوان طرد شده تلقی می کنند و دیگران به آنها به عنوان عجیب و غریب نگاه می کنند.
روبی همچنین عاشق آواز خواندن و گوش دادن به موسیقی است، فعالیت هایی که نمی تواند با خانواده اش به اشتراک بگذارد. این یک داستان بلوغ نیست، زیرا روبی مدتهاست که بیش از سن خود خردمند و عاقل بوده است. با این حال، این داستان یک جوان است که خود واقعی اش را پیدا می کند.
امیلیا جونز در نقش روبی ایفای نقش می کند و ما ابتدا او را در حال بند انداختن ماهی در قایق با پدرش فرانک (تروی کوتسور) و برادر لئو (دانیل دورانت) می بینیم. روبی در حالی که دو مرد وظایف خود را انجام می دهند، آهنگ ها را پخش می کند. در خانه، گفتگوی میز شام از طریق ASL (زبان اشاره آمریکایی) با مادرش انجام می شود.
در مدرسه، روبی به دلیل لباس هایش، عطر طولانی ماهی و خانواده عجیب خود یک فرد طرد شده است. روبی با علاقهای بیصدا به مایلز (فردیو والش پیلو)، برای گروه کر ثبتنام میکند.
مدیر گروه کر، برناردو (رول رول) ویلالوبوس، توسط یوجنیو دربز پرانرژی و رنگارنگ نواخته می شود و روبی را تشویق می کند – بیشتر به این دلیل که او صدای آواز زیبایی دارد. برناردو توضیح میدهد که چگونه صدای آواز او راهی به دانشگاه میدهد، چیزی که او قبلاً به دلیل مسئولیتهای خانوادگی هرگز در نظر نگرفته بود.
مادرش جکی و روبی یک رابطه معمولی مادر و دختر نوجوان دارند. مادر خواهان وضعیت موجود است که در آن دختر جزئی جدایی ناپذیر از خانواده باقی بماند، در حالی که دختر از مادرش می خواهد که رویاهایش را برای یک زندگی متفاوت تصدیق کند – زندگی ای که بر استعدادهای او سرمایه گذاری کند.
هادر فیلمساز صحنه های قوی متعددی را ارائه می کند، اما دو صحنه واقعاً برای بیننده برجسته بودند. اول اینکه وقتی روبی روی صحنه می خواند، آنچه را که پدر و مادر می شنوند و غرورشان آشکار است.
مورد دوم زمانی اتفاق میافتد که پدر از روبی میخواهد که برای او آواز بخواند در حالی که آنها در پشت ماشین نشستهاند. این بازی خارق العاده توسط کوتسور است و پیوند مادام العمر پدر و دختری را بیشتر روشن می کند و اولین باری است که او به طور کامل استعداد او را درک می کند.
روبی با چالش بزرگی روبرو می شود، تنها عضو شنوا یک خانواده، که باید تصمیم بگیرد که آیا آینده فردی خود را دنبال کند یا با قایق ماهیگیری خانوادگی ادامه دهد و به عنوان رابط خانواده با دنیای سخنگو باقی بماند.
فیلم شگفت انگیز، تکان دهنده و آموزنده است. معمولاً نادر است که شما بازیگران ناشنوا را روی پرده ببینید، اما هر کدام از آنها واقعا فوق العاده بودند، هر کدام به ما بینشی نسبت به زندگی واقعی دادند. (بازیگران ناشنوا در فیلم در زندگی واقعی نیز ناشنوا هستند)
تلخی، خشم، امید و عشق، همه را خواهید دید، یک جنبه غیرمنتظره طنز بود، من انتظار نداشتم در طول این فیلم بخندم، اما صحنه های واقعاً سرگرم کننده ای وجود دارد.
تک تک احساسات نسبتاً مثبت انسانی که می شد در زندگی فراخوانی کرد، در این فیلم نشان داده شد. امید، ناامیدی، جهل، پاسخهای سالم به حسادت، عشق، حمایت، پیوند خانوادگی و موارد دیگر را نشان میداد. تماشای رشد شخصیت اصلی واقعا لذت بخش است. سفر او واقعاً یک سفر شجاعانه است زیرا او راه خود را در زندگی پیدا می کند.
این واقعیت که هر سه نقش اصلی ناشنوایان را بازیگران واقعا ناشنوا بازی میکنند، فوقالعاده است و ادای احترامی برای فیلمساز و جامعه بازیگری ناشنوایان است.
همراه با اجرای باورنکردنی امیلیا جونز که تماشای آن لذت بخش بود، آنها دیدی واقع گرایانه از زندگی روزمره افراد ناشنوا را در حالی که به زندگی در دنیایی که برای شنیدن افراد طراحی شده است، ارائه کردند.
«Coda» یکی از احساسیترین، جذابترین و مرتبطترین فیلمهای سال 2021 و یکی از معدود برندگان بهترین فیلم در مدت زمان طولانی که سزاوار این افتخار است. این یک بازسازی است، اما مطمئناً شبیه به آن نبود و کاملاً عالی در جای خود ایستاده است.
زیبا به نظر می رسد، از سرتاسر آن به زیبایی فیلم گرفته شده است و مناظر کاملاً عالی است. حساسیت کارگردان به درام اجازه می دهد زمان خود را ببرد و در عین حال به آن شتاب می بخشد. قطعاً نشان دهنده فردی است که کنترل و درک کامل مطالب را دارد و تمایل دارد با آن به شیوه ای محترمانه و در دسترس رفتار کند.
یکی از بهترین چیزهای «Coda» موسیقی متن فیلم بود، که چیزی کم از شگفتانگیز نبود و میدانید که یک موسیقی متن زمانی درخشان است که مانند یک شخصیت خاص خود باشد، در حالی که نه تنها در سراسر آن کاملاً قرار گرفته، بلکه به تنهایی فوقالعاده است.
یکی دیگر از نقاط قوت اصلی، بازی در بهترین گروه بازیگران سال بود. امیلیا جونز یک مکاشفه در اجرای واقعاً رسا و واقعاً الهام بخش است که واقعاً با مخاطب ارتباط داشت. مارلی متلین و تروی کوتسپور نیز در اجرای گرما و صمیمیت فوقالعاده هستند، کوتسپور یکی از احساسیترین صحنههای سال را دارد، زمانی که با جونز است و او را وادار میکند در حالی که گلویش را احساس میکند آواز بخواند.
علاوه بر این، فیلمنامه ترکیبی زیبا و متعادل از طنز واقعاً سرگرمکننده و درام صمیمانه و تأثیرگذار است، عنصر سنی که بهراحتی میتوان با آن ارتباط برقرار کرد. داستان خیلی متعارف نیست، علیرغم اینکه روی کاغذ به نظر می رسد، حتی با برخی از عناصری که در دیگر داستان های دوران بلوغ زیاد دیده می شود، اما چرخش های تازه ای روی آن گذاشته شده است.
با سرعت ملایمی پیش می رود اما هرگز کسل کننده نمی شود و پر از صحنه های فوق العاده جذاب و تکان دهنده است.
بسیاری از ناتوانیها و شرایط کلیشهای و غالباً منفی هستند، که همیشه بسیار ناامیدکننده بوده است، و مواقعی وجود داشته است که شخصی قصد مثبت اندیشی را داشته است، اما ناخواسته به عنوان حامی مطرح میشود، که «CODA» این کار را نمیکند. این به ویژه می درخشد و در اثر نهایی دلخراش طنین انداز می شود.
CODA (کودک بزرگسالان ناشنوا) از همان ابتدا یک تابلو فرش غنی از موضوعات طرح است. به نظر می رسد که می تواند سنگین باشد و مطمئناً وزن زیادی دارد، اما واقعاً خنده دار است.
اگرچه همه بازیگران عالی هستند، این جونز است که این را حمل می کند. او شگفتانگیز است، اجرای او اشکهای شادی شما را در بر خواهد داشت، زیرا او به طرز ماهرانهای ناهنجاری نوجوانی را با عمق و قدرتی به تصویر میکشد که برای هرکسی که به اندازه کافی خوش شانس است که صفحه را با او به اشتراک بگذارد مسری است.
وقتی مادر روبی به او میگوید که او شجاع است. دخترش را می شناسد. می داند که هر چیزی که سر راهش قرار می گیرد، خوب، بد، فوق العاده یا دشوار، روبی قابلیت مقابل شدن با آن را دارد.
او یک شخصیت فوق العاده برای تماشا است و این چیزی است که پدر و مادرش با شروع به تحقق رویاهایش روبی نشان می دهند. آنها نمی توانند آواز او را بشنوند، آنها فقط می توانند تماشا کنند.
این فیلم دارای مقادیر مناسبی از همه چیز است – خنده، عاشقانه، تنش در خانواده (اگر آسیایی باشید بیشتر با این موضوع ارتباط برقرار خواهید کرد) و به خوبی کارگردانی شده است به طوری که هرگز به دلیل یک داستان اساسی احساس جدایی/بی علاقگی نکنید.
CODA تا حدودی شبیه به Little Miss Sunshine است و باعث می شود برای خانواده خود ارزش بیشتری قائل شوید و از آن حمایت کنید.
یک لحظه ویرانگر نزدیک به انتهای تصویر که مردم در یک کنسرت در حال گوش دادن به خوانندگان هستند، زمانی که دیدگاه تغییر می کند تا نشان دهد که چگونه چنین کنسرتی توسط ناشنوایان شنیده می شود.
این درام دوران بلوغ علیه جامعهای بازی میکند که هنوز در مواجهه با دیگران، یعنی همنوعانی با نیازها و استعدادهای ویژه، اما خارج از تجربه عادی جامعه، آموزشدیده نشده است.
همه نمی توانند به اندازه پدر فرانک (تروی کوتسور، با نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد) فهمیده یا انعطاف پذیر باشند.
مضمون CODA بسیار بیشتر از ناشنوایی است: موانع بسیاری را که نوجوانان و والدین برای رسیدن به سطوح بالاتر با آن روبرو هستند را نشان می دهد.
CODA یک فیلم انگلیسی اقتباسی از فیلم فرانسوی-بلژیکی به نام خانواده بلیر(2014) است.
این فیلم در مراسم اسکار برنده جایزه بهترین فیلم2021، بهترین فیلم اقتباسی و بهترین نقش مکمل مرد شد.