فیلم «شزم» محصول 2019 در مورد بیلی بتسون است نوجوانی که در یک خانه گروهی در فیلادلفیا به سرپرستی گرفته شده است و می خواهد پدر و مادرش را پیدا کند. او بچه بدی نیست، اما کمی بازیگوش است که برای بزرگترهای خانه دردسرساز است.
یک روز از یک دنیای جایگزین با او تماس گرفته می شود و قدرت یک ابرقهرمان به او داده می شود. او با آن قدرت سازگار می شود، اما مطمئن نیست که چگونه از آن استفاده کند.
آشر آنجل نقش نوجوانی بیلی بتسون را بازی می کند و نقش بزرگسالی این ابر قهرمان در دست زکری لی وای است.
همه چیز عالی پیش می رود تا اینکه یک شخصیت شرور فوق العاده به نام دکتر سیلوانا (مارک استرانگ) وارد داستان می شود. به نظر می رسد زمانی که استرانگ بچه بود، وارد همان قلمرویی که بیلی قدرتش را به دست آورد شد، اما طرد شد.
اکنون او برگشته و خود را با نیروهای شیطان صفت که از هفت گناه کبیره گرفته شده قدرتمند کرده است.
از نظر داستانی، بدون تعجب و تخیل زیادی کار خود را انجام می دهد. درام کوچک با بیلی که به دنبال مادر گمشده اش می گردد، در حالی که نمی تواند همراهی دیگران را بپذیرد، خوب است.
اکنون، اگر آنچه را که قرار بود تلاش DC برای یک جهان مشترک باشد دنبال کرده باشید، میدانید که آنها سعی کردند با تیرهتر و سختتر بودن داستان خود را از مارول متمایز کنند.
البته، «شزم» اصلا اینطور نیست در واقع کمی شبیه یکی از آن فیلمهای خانوادگی دهه هشتاد به نظر میرسد.
دیدن این فیلم در همان دنیایی که بتمن و سوپرمن به برندهای قابل فروش تبدیل شدهاند، بسیار سرگرمکننده است.
این فیلم سبکی خنده دار و ساده دارد. در واقع تقریباً همان چیزی است که از یک فیلم ابرقهرمانی انتظار دارید: گذشته غم انگیز، فوق شرور، دگرگونی، ساخت و ساز و نبرد بزرگ نهایی.
با این حال، چیزی که این فیلم داشت، فاکتور کمدی، تم نوجوان و داستانی دلانگیزتر بود، که همه اینها را نمیتوان به راحتی در فیلمهای ابرقهرمانی امروزی که بهجای داستان واقعی بر اکشن و جلوه های بصری تمرکز میکنند، پیدا کرد.
جنبه های فنی همه خوب است. افکتها برای فیلمهای ابرقهرمانی با بودجه کم بهطور شگفتآوری خوب هستند. فیلم بسیار خوب فیلمبرداری شده است و از عناصر ترسناک نیز استفاده خوبی شده است.
دیوید اف سندبرگ کارگردان فیلم است که در گذشته چندان شناخته شده نیست و با ساختن این فیلم پا به دنیای شهرت گذاشت. هدایت و هماهنگی او از طریق کادربندی به ما کمک می کند بخندیم و در برخی موارد مبارزه ها را حس کنیم.
نویسندگی بر عهده هنری گِیدن و دارن لمکه بود که کمی نا هموار به نظر می رسید، اما قطعا سرگرم کننده بود. این یک داستان اساسی است که منشا بیلی بتسون را به یک بازگویی امروزی با برخی از عناصر بزرگ در آن تبدیل می کند.
طنز به موقع و به طور مداوم خنده دار است. طنز درونی به داستان کمک می کند تا حس روشن تر خود را به دست آورد. روابطی که در آن نوشته شده، صمیمانه است و خود داستان، جذابیت بسیاری دارد.
یکی از قسمت هایی که باعث شکاف می شود، شخصیت اصلی بیلی است. به نظر می رسد دو نسخه او، بین بزرگسال و کودک، دو فرد کاملاً متفاوت باشند (حداقل ترین شباهت ها را ندارند). این یک ناهماهنگی است که شما را در مورد داستان آزار می دهد.
زکری لی وای به عنوان نسخه بزرگسال بیلی بتسون عالی است. او می تواند به خوبی نقش یک بزرگسال را بازی کند که دارای شخصیت یک نوجوان است. عملکرد او باورنکردنی است. او شیمی شگفت انگیزی با تمام شخصیت های دیگر دارد که باعث شد این فیلم واقعاً خوب باشد.
بهترین چیز این است که حتی اگر فیلمی از DCEU (دنیای سینمایی دی سی) را ندیده باشید، تفاوتی ایجاد نخواهد کرد. این فیلم هیچ اشاره ای به فیلم های قبلی DCEU ندارد و در بیشتر موارد خودش است. حتی به کسانی که طرفدار این ژانر نیستند نیز توصیه می شود.
(شزم یا کاپیتان مارول یکی از شخصیت های کمیک های دی سی است که فیلم بر اساس همین شخص ساخته شده است.)
این فیلم با بودجه کمی که داشت بسیار پرفروش شد و بسیار مورد استقبال گرفت به طوری که یک اسپین آف به نام «بلک ادم» در سال 2022 و یک دنباله به نام «شزم خشم خدایان» در سال 2023 منتشر شد.
