نقد و بررسی «جعبه پرنده»
Bird Box یک درام تعلیقی با حسی از وحشت ماوراء طبیعی است، با این حال، قالب ساده و پر از کلیشه های معمول است. در این مورد، گروهی از افراد در خانهای ایستادهاند و تلاش میکنند تا از یک تهدید شیطانی نامرئی که باعث میشود مردم در سرتاسر جهان، بدون هیچ دلیل مشخصی خود را به قتل برسانند، خارج کنند.
در این بین داستان زنی باردار را روایت میکند که تلاش میکند طی یک حادثه جهانی که باعث میشود افراد رفتارهای نامنظم، روانپریشی و خودکشی نشان دهند، زنده بماند.
این فیلم در قالب فلاش بک فیلمبرداری شده است که در آن شخصیت اصلی، مولی، با بازی ساندرا بولاک، در آخرین مرحله سفر است که در آن قصد دارد با دو کودک فرار کند. او آنها را با قایق ردیفی به پایین رودخانه می برد. در طول این سفر او به وقایعی که او را به این نقطه رسانده فکر می کند.
داستان پر از شخصیت های فرعی قابل پیش بینی است. این شخصیتها همانهایی هستند که آنها را شخصیتهای کلیشهای یکبار مصرف مینامیم، زیرا همگی وسایلی موقتی هستند که به راحتی جایگزین میشوند و فیلم را به هر مقصد سینمایی بعدی میبرند.
ما می دانیم که برای آنها، آینده به اندازه خطوط آنها تیره و تار است و هر یک در زمان مقرر خواهند مرد. این نوع بازیگری به راحتی سطحی بودن فیلمنامه را آشکار می کند.
این 2 نقص مرگبار اضافی پایانی ضد اوج را تضمین می کند، زیرا ما از زمان افتتاحیه فیلم می دانیم که بولاک زنده خواهد ماند، و تنها کاری که در این مرحله انجام می دهیم این است که ببینیم بقیه چگونه می میرند و آیا پایان فیلم به پایان می رسد یا خیر.
پس از گذشت یک ساعت از فیلم، پنج سال بعد، ما هنوز هیچ ایده ای در مورد منشاء و ماهیت تهدید نداریم، و گروه به بولاک، دو کودک و محافظ، که اکنون مورد علاقه اوست، محدود می شود.
زمانی می رسد که خانه امن آنها توسط افراد آلوده مورد تهاجم قرار می گیرد و محافظ جان خود را از دست می دهد (همانطور که پیش بینی می شد) و به بولاک اجازه می دهد با چشم بسته از رودخانه فرار کند و به سمت محوطه حرکت کند.
مردم می توانند با ترس ارتباط برقرار کنند، اما ترس ماوراء طبیعی که به طور تصادفی مردم را بدون دلیل آشکار می کشد، دیگر توطئه های قانع کننده ای نیستند. اگرچه در انتها پیچ و تاب وجود دارد، اما پیچش ایرادات ساختاری را جبران نمی کند. این نقص ها توسط فیلمنامه نویسی تنبل و بدون تخیل ایجاد می شود.
اگر به دنبال ویژگی های رستگاری این فیلم باشیم، این واقعیت است که فیلمبرداری خوبی دارد. این یک فیلم جذاب درجه B نیست و چند بازیگر معروف دارد که بازیهای باکیفیتی ارائه میکنند. صحنههایی که بولاک باید فرزندانش را سرزنش یا اخطار کند، قانعکننده و کاملاً خوب هستند، و احساسات دلخواه را ارائه میدهند.
دارای یک تکنیک داستان گویی مشکل ساز است. فلاش بک ها برخی از لحظات پرتعلیق فیلم را حذف می کنند. بینندگان به جای این که بدانند چه اتفاقی می افتد و چه کسی زنده می ماند، چند نقطه ساده را به هم متصل می کنند و پاسخ را پیدا می کنند.
بسیاری از لحظات برای اثرگذاری بیش از حد به خون و تصاویر خشونت آمیز خم می شوند. این تاکتیک ها تا حدی جواب می دهد، اما واکنش های ارزان قیمتی را برمی انگیزد.
سوالات زیادی برای این فیلموجود دارد:
چرا هیچ توضیحی در مورد موجودات یا پدیده ها، چیستی آنها، نیات و منشأ آنها نیست؟ یا حتی یک دیالوگ که در آن مردم در مورد وضعیت نظریه پردازی می کنند؟
چرا موجودات یا پدیده ها نمی توانند وارد خانه ها شوند در حالی که به ظاهر بسیار قدرتمند هستند؟ آنها می توانند به طور موثر جامعه را از بین ببرند، مردم را مجبور به خودکشی کنند، اما نمی توانند وارد یک ساختمان شوید؟
چرا وقتی 5 سال بعد میگذرد نشان داده نمی شود که در این مدت چگونه می خورند، می خوابند، زندگی می کنند؟
چرا وضعیت کلی بیرون نشان داده نمی شود، یا به سختی نشان داده می شود؟
چرا تام می تواند در حالی که چشم بسته است چندین هدف را شلیک کرده و بکشد در حالی که دشمنانش همه می توانند به وضوح ببینند و نمی توانند او را هدف قرار دهند؟.
چرا اصلا توسعه شخصیت وجود ندارد؟ همه شخصیت های معرفی شده توسط فیلم به سرعت می میرند. شما نمی توانید آنها را بشناسید و حتی از راه دور به آنها وابسته نمی شوید، در وهله اول داشتن آنها چه فایده ای دارد؟
چرا هیچ توضیح نمادینی برای همه وقایع رخ داده وجود ندارد؟
«جعبه پرنده» محصول نتفلیکس سال ۲۰۱۸ کشور ایالات متحده و برگرفته از رمانی با همین نام اثر جاش مالرمن است.