نقد و بررسی «تنها در خانه»
«تنها در خانه» (به انگلیسی Home Alone) که در سال 1990 منتشر شد فیلمی کودکانه به نظر می رسد اما بزرگسالان زیادی این فیلم را دوست داشتند چرا که قلب آنها را لمس می کند و احساسات را قلقلک می دهد.
ناگفته نماند که هر کس به هر طریقی می تواند با آن ارتباط برقرار کند. به همین دلیل است که همچنان یک کمدی کلاسیک کریسمس است.
«تنها در خانه» نه تنها یکی از بالاترین موفقیت های باکس آفیس تمام دوران است (26 برابر هزینه فیلم فروش داشت)، بلکه سزاوار تمجیدهای بیشتری است.
مک استعدادی را از خود نشان داد که تعداد کمی از ستاره های کودک امروزی دارند. او یک کمدی عالی در مورد پسری برای مخاطب آورد که به طور تصادفی وقتی خانواده اش به تعطیلات می روند در خانه تنها می ماند و با دو سارق درگیر می شود.
این یک فیلم خانوادگی فوق العاده است. جو پسی و دنیل استرن دو نفر کمدی کامل از دو احمق هستند که نمی توانند از یک خانه دزدی کنند زیرا یک کودک زیرک 8 ساله تله های هوشمندانه و بسیار خنده دار را در اطراف خانه گذاشته است.
این کلاسیک را می توان بارها دید و هرگز قدیمی نمیشود. با مجموعه ای از مناظر عالی، شایان ستایش، حالات اصلی و کمدی است.
«تنها در خانه» موفق شده است خود را به عنوان یک سنت کریسمس تثبیت کند و سه دنباله (از جمله یک شکست تلویزیونی ساخته شده) و یک فرنچایز کامل در آن ایجاد کند.
مکالی کالکین نقش کوین مک کالیستر، یک کودک آمریکایی را بازی می کند. او نگرشی دارد که تقریباً از یک فیلم کریس کلمب در دهه هشتاد انتظار می رود. او با خانوادهای پرجمعیت زندگی میکند.
یک روز کوین از خواب بیدار می شود تا ببیند آرزویش محقق شده است: پدر و مادرش (جان هرد و کاترین اوهارا) ناپدید شده اند.
او که از این موضوع مسحور شده است، به انجام هر کاری که قبلاً مجاز به انجام آن نبود، از جمله بستنی خوردن در صبح، تماشای فیلم های خشن گانگستری، پریدن روی تخت، خراب کردن اتاق برادرش، و سرگرمی با تفنگ BB ادامه می دهد.
متاسفانه پدر و مادر کوین به طور فانتزی ناپدید نشده اند – آنها به طور تصادفی او را قبل از رفتن به پاریس در خانه رها کرده اند .
مشکل واقعاً زمانی شروع می شود که دو سارق مزاحم، هری لایم (جو پسی) و مرو مرچنتز (دانیل استرن)، تصمیم می گیرند که دزدی بعدی آنها در اقامتگاه مک کالیستر باشد.
آنها نمی دانند که کوین بیش از حد آماده است و خانه را با مجموعه ای از تله های انفجاری مسلح می کند که جاسوسان ارشد دولت آمریکا را تحت تأثیر قرار می دهد.
جان هیوز، نویسنده/کارگردان/تهیه کننده کمدی، «Planes, Trains and Automobiles»، این فیلم را نوشت و جای تعجب نیست. که احساسات، خنده ها و پایانی صمیمانه را در یک بسته کوچک به نام فیلم ترکیب می کند.
فیلمهای جان هیوز معمولاً بسیار خوب هستند، عمدتاً به این دلیل که او فیلمها را در سطح بسیار کلاسیک میبیند. او تقریباً همیشه همه چیز را در فیلمنامههایش کاملاً مرتب میکند و هیچ چیز در اینجا متفاوت نیست.
جان هرد و کاترین اوهارا والدین کوین را بازی می کنند. آنها تقریباً متضاد کامل به نظر می رسند. پدر کوین، پیتر (هارد)، بسیار آرام است. مادر او، کیت (اوهارا) تقریباً همیشه به شدت عصبی است و در طول فیلم نگران است. او خیلی راحت بدتر می شود و مانند همه مادران، طبیعت غریزی او برای مراقبت از فرزندش چیزی است که او را به نقطه ای که در فیلم می رود سوق می دهد.
و سپس پسی و استرن هستند. قسمت مورد علاقه از فیلم آنها به خوبی طنز، درد و تشدید احساسات را با فیلم ترکیب می کنند.
شخصیت هری بسیار سخت گیر است، به راحتی تحریک می شود و مارو را برای چیزهای زیادی انتخاب می کند. مرو، کلیشه ای قد بلند و کاملاً احمق است. استرن ویژگی بزرگی برای شخصیت مرو به ارمغان می آورد.
دو دلیل وجود دارد که تنها در خانه به چنین موفقیت بزرگی دست یافته است. اولی این است که درباره بچهای است که از بزرگترها پیشی میگیرد، چیزی که هر روز اتفاق میافتد و این فیلم آن را با صدای بلند و واضح فریاد می زند.
دومی، موسیقی جادویی جان ویلیامز است که فیلم را به مراتب بالاتر می برد و به چیزی جدیتر و قابل توجهتر ارتقا میدهد. این فیلم به همراه سرود کریسمس Somewhere In My Memory نامزد جایزه اسکار شد، اما در برابر «رقص با گرگها» جان بری شکست خورد.
در مجموع، «تنها در خانه» احتمالاً بهترین فیلم کریسمس است که در بیست سال گذشته از صنعت سینما بیرون آمده است. این به طور یکپارچه شوخ طبعی، درد، احساسات، غریزه انسانی و برخی تله های انفجاری بزرگ را در یک بسته کوچک ترکیب می کند. این فیلم تا حد زیادی امتحان خود را پس داده است.
طعم تعطیلات کریسمس و موسیقی دلپذیر جان ویلیامز را به آن اضافه کنید و به یک کلاسیک بسیار زیبا خواهید رسید.
پیام این است که داشتن خانواده برای کودک و هر کسی واقعا مهم است و بدون شک بودن کنار خانواده در تعطیلات بهتر از تنهایی و سرگردانی است.